دانشآموز علوم انسانی درس اقتصاد را فقط در سال دوم دبیرستان میخواند و بس! و تا دو سال بعد كه كنكور میدهد این درس در مدارس تدریس نمیشود و به طور معمول در دبیرستانهای دولتی نیز در سال چهارم برای این درس برنامهیی از طرف مدرسه گذاشته نمیشود. سالهاست كه سازمان سنجش، نگاهبان خوبی برای دانش است. این جمله هم معنای مثبت دارد و هم معنای انتقادی. در معنای مثبت آن، سازمان سنجش نشان داده است كه در طراحی سوالهای كنكور انرژی و دقت علمی به كار میبرد و در معنای انتقادی به این معناست كه سازمان سنجش، بسیاری از دادههایی را كه میتواند به جامعه دبیران، مشاوران و دانشآموزان ارائه كند تا در رشد سطح دانش مفید واقع شود، با امساك ارائه میكند.
قاعده بر این است كه آزمون چیزی را بسنجد كه آموزش دیده باشیم و این یك استثنا دارد و آن هم آزمونهای آزمایشی است. اما آزمون سراسری سال 93 در رشته علوم انسانی، یك آزمون آزمایشی نیست، بلكه آزمون نهایی است و آخرین زمین بازی است كه دانشآموزان در مقطع متوسطه بازی میكنند و میروند كه پا در عرصه آموزش عالی بگذارند. اما نشان خواهیم داد كه انگاری، سازمان سنجش هدفهای گوناگونی را دنبال میكند یا باید دنبال كند. باید روشن حرف زد و تا جایی كه ممكن است صریح! چرا كه با رشتهیی سر و كار داریم كه به اعتقاد من- و كم نیستند كسانی كه همین نگرش را دارند- زیربنای توسعه است و نباید از این ماجرا با تعارف گذشت و به همین دلیل میخواهم از همین ابتدا با مثالهای مشخص حرف بزنم. ابتدا یك نگاه كلی به سوال اول اقتصاد بیندازید:
121-كدام «گزینه» مبین پاسخ درست و كامل پرسشهای زیر است؟
الف) در رابطه با «واقعیت» كدام مورد نادرست است؟
ب) «تفكر اسلامی» رشد و تعالی فكری و روحی انسان را «ارزش» میداند. به این سبب «جامعه اسلامی» باید با صرف امكانات كافی در جهت رشد و تعالی انسان، اسباب پیشرفت او را فراهم سازد. برای تحقق این امر لازم است:
ج) اگر جامعهیی به دنبال حفظ استقلال سیاسی و فرهنگی خود است باید به: «... ... ... » به مثابه یكی از مهمترین ابزارها در این مسیر توجه كند.
د) نیازهای انسان از چه طریقی برطرف میشود؟
هـ) كدام مورد جزو «شباهتهای خاص» در روش مطالعه دانشمندان علوم مختلف نیست؟
و) آنچه انسان در مقابل «پول» خریداری میكند و بهوسیله آن نیازهایش را برطرف میسازد:
1- الف) نیازهای انسان «نامحدود» است.
ب) سرمایهگذاریهای ارزندهیی در جهت «بنیاد» تاسیسات اقتصادی و صنعتی صورت گیرد.
ج) استفاده گسترده از منابع و امكانات اقتصادی.
د) كسب ثروت و استفاده از آن.
هـ) پیگیری و جستوجو و یافتن روابط «علت معلولی» بین پدیدههای مورد مطالعه.
و) كالای مصرفی است.
2- الف) بهیقین «ملاك بهترین بودن» آن نیست كه انسان با استفاده از منابع و امكانات بتواند سطح بالاتری از «رفاه» یا بیشترین میزان را از «تولید» به دست آورد.
ب) سرمایهگذاریهای عظیمی برای تاسیس «نهادهای فرهنگی» صورت پذیرد.
ج) رشد و پیشرفت اقتصادی.
د) مصرف محصولات و دریافت خدمات. هـ) استفاده از ابزارهای خاص و انجام آزمایشات در فضایی خاص
و) فقط در اشیای «فیزیكی» خلاصه نمیشود.
3- الف) منابع و امكانات موجود «محدود» است.
ب) با توجه به «اهداف اقتصادی اسلام» جلو افزایش بیرویه استفاده از منابع اقتصادی به طور گسترده گرفته شود.
ج) استفاده از «تكنولوژی مدرن» و گسترش ارتباط علمی و فنی خود با ممالك پیشرفته جهان.
د) داشتن درآمد و هزینه كردن آن.
هـ) انجام مشاهدات و جمعآوری اطلاعات.
و) خدمات است.
4- الف) منابع و امكانات محدود قادر به رفع نیازهای «نامحدود» انسان نیستند، لذا انسان ابتدا، باید به آن گروه از نیازهای خود كه اولویت بیشتری دارند، بپردازد.
ب) تشویق و ارزشگذاری شایسته از «تولیدكنندگان محصولات كشاورزی و صنعتی» برای حمایت از «اقتصاد و تولید داخلی» به عمل آید.
ج) سرمایهگذاریهای عظیم برای تاسیس «نهادهای فرهنگی» در جامعه.
د) كسب سود و پسانداز كردن آنها.
هـ) طبقهبندی و بعد ارزیابی نظریات مطرحشده.
و) محصولات و مواد مختلف است.
در همان بار اول كه سوال را میبینیم با واقعیتهایی روبهرو هستیم كه نیاز چندانی ندارد كه كارشناس باشیم: 1-15سوال از درس اقتصاد در كنكور طرح سوال میشود. وقت پیشنهادی برای این درس، 10 دقیقه اعلام شده است. یعنی هر سوال «40 ثانیه!»2- آیا همه سوالهای درس اقتصاد به همین شكل، طولانی است. به آمار توجه كنید: سوال سوم، چهار مورد را مورد پرسش قرار داده است، سوال چهارم، شش مورد؛ سوال پنجم، پنج مورد؛ سوال هفتم، سه مورد؛ سوال دوازدهم، در ظاهر چهار مورد ولی در واقع 11 مورد. بقیه سوالهای گفته نشده به طور متوسط دو مورد را مورد پرسش قرار دادهاند. این 15 سوال در مجموع طی 162 سطر آمده است كه در آن 50 سوال مطرح شده و گزینهسازی شده است و اگر با این معیار جواب دهیم دانشآموز باید برای هر سوال از 50 سوال مورد اشاره، 12 ثانیه وقت اختصاص دهد.
سوال این است كه با چه معیاری سازمان سنجش، تصور كرده است كه دانشآموزان علوم انسانی توانایی این را دارند كه بتوانند هر بخش از یك سوال را (كه در پاسخها برای آن گزینهسازی شده است) در 12 ثانیه پاسخ دهند؟ شاید خوانندگان این نوشتار بگویند كه «آزمون سراسری یك آزمون رقابتی است و ایرادی ندارد كه دانشآموزان، با درصد پایین در دانشگاهها پذیرفته شوند!» اما این جمله ایراد دارد. یادمان نرود كه «آزمون» نباید در نقش «برچسبزنی» عمل كند و به دانشآموزان قدرت تحلیل واقعی خود را ندهد. رقابتی بودن دلیل مناسبی برای به هم ریختن ذهن دانشآموزان نیست، دلیلی برای عدم ارائه تصویر صحیح از تواناییهایشان نیست. این نوع سیستم به دانشآموزان برچسب میزند: سازمان سنجش، در نقش دستگاه برچسب زنی عمل میكند. چه بسا دانشآموزانی كه برای درس اقتصاد طی یك سال وقت گذاشتهاند و در انتهای یكسال، با درصد كم- هر چند با تراز بالا- از جلسه بیرون میآیند و این احساس را با خود ابدی میكنند كه نتوانستند به اندازه زحماتشان نتیجه بگیرند. استرس ناشی از پاسخگویی به 50 مورد سوال در یك درس در عرض 10 دقیقه، موجب میشود كه بخشی از دانشآموزان به اندازه توانایی واقعی خود، نتیجه نگیرند.
سابقه این درس در دوران دبیرستان
دانشآموز علوم انسانی درس اقتصاد را فقط در سال دوم دبیرستان میخواند و بس! و تا دو سال بعد كه كنكور میدهد این درس در مدارس تدریس نمیشود و به طور معمول در دبیرستانهای دولتی نیز در سال چهارم برای این درس برنامهیی از طرف مدرسه گذاشته نمیشود. از طرف دیگر، دانشآموزان علوم انسانی در سال دوم دبیرستان با چه نوع سوالهایی در مدرسه روبهرو شدهاند كه كمی تا قسمتی نزدیك به این فضا باشد؟ آیا برای پاسخگویی به این نوع سوالها كه در كنكور دو سال بعد خواهد آمد، كسب تجربهیی میكنند؟ آیا با آنان بر اساس چنین روشی كار شده است؟ یك مثال از سوالهای امتحانی یكی از مدارس را تحلیل میكنیم. به طور معمول برای درس اقتصاد در مدارس، زمان یك و نیم ساعت تخصیص داده میشود. این مقدار زمان برای پاسخگویی به حدود 15 سوال (به تعداد سوالهای كنكور) است و این 15 سوال تقریبا 30 مورد را مورد پرسش قرار میدهند و فقط در 30 درصد سوالها پاسخ كامل خواسته میشود و بقیه سوالها یا «جای خالی» است یا «پاسخ كوتاه دهید» و در برخی موارد «سوالهای دو گزینهیی و چهارگزینهیی»، اما، بیاید فرض كنیم كه همانند سوالهای كنكور امسال شامل 50 مورد است، در این صورت با یك حساب سرانگشتی میتوان فهمید كه دانشآموزان در درس اقتصاد (كه قابل تعمیم به همه درسهای علوم انسانی است) در دوران دبیرستان یاد گرفتهاند كه برای هر سوال معادل 108 ثانیه وقت صرف كنند ولی در كنكور برای هر سوال 12 ثانیه زمان دارند! دانشآموز سال دوم دبیرستان چه دادههایی را در دو سال بعد از مدارس یاد گرفته است كه انتظار داریم بتواند 90 برابر سریعتر به سوالها پاسخ بدهد؟
یك موضوع دیگر: چالش حافظه در روز كنكور
در تیپ سوالهای كنكوری كه تاكنون توضیح دادیم فقط یادگیری یك مطلب مورد سنجش قرار نمیگیرد بلكه این نوع سوالها، حافظه را نیز به چالش میكشد و چالش آن عادی نیست. دانشآموزی كه فقط یك بار در طول زندگی تحصیلی قبل از دانشگاه، در یك روز تمامی دروس را امتحان میدهد و به 280 سوال كنكور از حدود 32 كتاب درسی باید پاسخ بدهد، سازمان سنجش یك چالش جدید به این همه چالش قبلی نیز اضافه كرده است: «باید یاد گرفته باشد كه از حافظه خود چند مطلب را در عرض 40 ثانیه استخراج كند و مهمتر اینكه میان گزینههای شبیه، درست را تشخیص دهد، چرا كه گزینهها با هوشمندی انتخاب شدهاند.»
درسی كه هر سال فاجعه میآفریند
متاسفم كه در این بخش لحن تندتری نسبت به بخش قبلی دارم. چراكه الان چهار سال است كه وضع در درس فلسفه به همین منوال است و تغییری نكرده است و اصرار بر ادامه این نوع طراحی سوال، همچنان ادامه دارد. بخشی از مباحث مطرح شده تخصصی است و نیاز به این دارد كه به كتاب فلسفه سال چهارم و سوم آشنا باشید اما تمام سعی خودم را خواهم كرد تا جایی كه ممكن است به زبانی بنویسم كه خود متن برای درك موضوع كفایت كند.
به این سوال توجه بفرمایید:
252- وقتی از واقعیت یك موجود سخن میگوییم، ... ... ...
1- در قضیه ما نسبت حكمیه وجود ندارد.
2- ماهیت خاصی را به آن موجود نسبت میدهیم.
3- اصل واقعیت مستقل از ذهن را اثبات میكنیم.
4- ربط محمول به موضوع با نسبت حكمیه انجام میشود. پاسخ سوال در كلید اولیه سازمان سنجش، گزینه یك است. منظور از صورت سوال را با توجه به مثالهای كتاب درسی توضیح میدهم و سپس میگویم كه چرا گزینه یك پاسخ درستی برای این سوال نیست. در كتاب درسی فلسفه سال چهارم در فصل سوم آمده است: «ماه هست، ستاره هست، صنوبر هست و... در این قضایا چه نكتهیی نظر شما را جلب میكند؟ آری در همه قضایای ذكر شده، محمول واحد و یكسان است و موضوعات گوناگونند.»
وقتی از واقعیت یك موجود مانند ماه حرف میزنیم میگوییم: ماه هست. در واقع میتوانیم این جمله را تغییر بدهیم به «ماه وجود دارد» یا «ماه موجود است» طراح سوال فكر كرده است چون در قضیه «ماه هست» دو كلمه داریم و اولی موضوع و دومی محمول است پس، نسبت حكمیه نداریم. در حالی كه این فرض غلط است. قضیه «ماه هست» خلاصه شده قضیه «ماه موجود است» است و این خلاصه كردن به این معنا نیست كه نسبت حكمیه نداریم. در ضمن، اگر ما در قضیهیی نسبت حكمیه نداشته باشیم اساسا به آن قضیه نمیتوانیم بگوییم چرا كه هر قضیهیی باید بیانگر عناصر سهگانه «موضوع، محمول و نسبت حكمیه» باشد. در واقع این سوال، پاسخ درست ندارد.
به یك سوال دیگر نیز از فلسفه چهارم توجه فرمایید:
254- مردم مدینه جاهله چنانند كه... ...
1- سلامت جسم را خیر و خوبی میشمرند و در پی آن هستند.
2- اگر به سعادت دست نیابند، گمان كنند كه به بدبختی افتادهاند.
3- اگر از سعادت راستین گفته شود، نظر آنان تغییری نمیكند.
4- سعادت را نمیشناسند و هرگز نمیتوانند آن را بشناسند.
به متن كتاب درسی رجوع میكنیم و بر اساس متن كتاب درسی سعی میكنیم به سوال فوق جواب درست بدهیم: «فارابی مدینه جاهله را چنین توصیف میكند: مردمش نه سعادت را میشناسند و نه سعادت به خاطرشان خطور میكند. چنان كه اگر ایشان را به سعادت راهنمایی كنند، بدان سوی نروند و اگر از سعادت برای آنها سخن گویند، به آن اعتقاد پیدا نكنند. از خیرات جز سلامت جسم و فراخی در تمتع لذتها نمیشناسند و اگر به آن دست یافتند، گمان میبرند كه به سعادت رسیدهاند و اگر دست نیافتند، پندارند كه در بدبختی افتادهاند.» فصل پنجم كتاب درسی فلسفه سال چهارم چاپ سال 92 گزینه یك درست است چون در متن فوق آمده است كه: «از خیرات جز سلامت جسم... ... ... نمیشناسند»
گزینه دو ظاهرا درست است چون گفته است كه «اگر دست نیافتند، پندارند كه در بدبختی افتادهاند.» با این تسامح كه منظور از نوع سعادت در صورت سوال نیامده است میتوانیم این گزینه را كامل ندانیم و در مقایسه گزینه یك و دو، جواب را فعلا گزینه یك بدانیم. گزینه سه نیز درست به نظر میرسد چرا كه در متن داریم: «اگر از سعادت برای آنها سخن گویند، بدان اعتقاد پیدا نكنند.»گزینه چهار قید «هرگز» دارد كه در كتاب درسی این قید را نمیبینیم. در واقع اگر قید «هرگز» را درست بدانیم این گونه نظر فارابی را تحلیل كردهایم كه او معتقد است كه افراد مدینه جاهله تحت هیچ شرایطی تغییری در آنان صورت نمیگیرد كه صحیح نبوده و غلط است. با توجه به آنچه گفتیم یا گزینه یك درست است یا گزینه سه كه البته با توجه به متن كتاب درسی، پاسخ هر دو گزینه است اما پاسخ از نظر سازمان سنجش در كلید اولیه كه ارائه شده است، گزینه سه است و از نظر متن كتاب درسی دلیلی وجود ندارد كه هر دو گزینه مورد اشاره را درست ندانیم.
سری به سوالهای فلسفه سال سوم بزنیم:
245- هرگاه با توجه به اینكه اكسیژن آتش را شعلهور میكند، نتیجه بگیریم آب هم آن را شعلهور میكند، دچار... ... ...
1- مغالطه تقسیم شدهایم.
2- مغالطه تركیب شدهایم.
3- تمثیل نابجا شده و آب را مانند اكسیژن پنداشتهایم.
4- مغالطه نشدهایم، زیرا آب گاهی آتش را شعلهور میكند.
طراح سوال در این سوال انگاری از دانشآموزان انتظار دارد كه به مفاهیم خارج از كتاب درسی آگاه باشند. در كتاب درسی چاپ سال 91 كه منبع طرح این سوال باید باشد، هیچ اشارهیی به انواع مغالطه كه در كتابهای دانشگاهی و حوزوی داریم، نكرده است. تنها چیزی كه میخوانیم این است كه مغالطه میتواند در صورت یك استدلال روی بدهد یا در ماده استدلال و از طریق این دادهها در كتاب درسی اساسا نمیتوان به پاسخ گزینه دو رسید كه سازمان سنجش در كلید اولیه خود در سایت مربوطه اعلام كرده است.
این سوال را بهانه میكنم و یك نكته ظریف را خدمت خوانندگان نوشتار بگویم: روزهای نزدیك به كنكور سراسری امسال جناب آقای توكلی- مشاور عالی ریاست و سخنگوی سازمان سنجش كشور- اعلام كردند: «سوالات امسال به صورت مفهومی تنظیم شده است اما مفهومی بودن آن به معنی دشوار بودن نیست.» و نیز فرمودند: «سوالات آزمون امسال همانند سال گذشته به صورت تستی است و اگر داوطلبان منابع خود را با دقت مطالعه كرده باشند میتوانند به سوالات پاسخ دهد.» از این جملات چند نتیجه میتوان گرفت:1- سازمان سنجش، سوالهای تستی مفهومی را در دستور كار خود برای طراحی سوالها قرار داده است.
2- منابعی كه با مطالعه آنها به صورت دقیق، میتوانیم به این سوالها پاسخ دهیم، همان «منابع خود» هستند كه در متن آمده است و اشاره به كتابهای درسی دارد كه هر ساله سازمان سنجش در سایت رسمی خود، آنها را با سال چاپ كتابهای درسی اعلام میكند.
با توجه به سخنان جناب توكلی میتوان گفت كه سوال 245 كنكور، خارج از منابع مورد اشاره است و الزامی نیست كه دانشآموزان برای پاسخگویی به سوالهای كنكور سراغ كتابهای مانند منطق مظفر، یا منطق خوانساری یا منطق اژهیی بروند و این اشتباهی است كه از جانب طراح سوال، صورت گرفته است و امیدواریم كه سازمان سنجش این سوال را حذف كند.
یك سوال دیگر برای تكمیل موضوع مورد بحث:
249- نظر افلاطون درباره مفهوم كلی این بود كه... ... ...
1- از موجودی یگانه و واقعی حكایت میكند.
2- وجه مشترك مصادیق جزیی خود است.
3- در خارج افراد متعددی را دربرمیگیرد.
4- انسان در این جهان قادر به درك آن نیست.
پاسخ این سوال گزینه یك اعلام شده است. نكته مهمی كه در این سوال، طراح یا طراحان محترم دقّت نكردهاند تفاوت میان واژه «واقعیت» و «حقیقت» است. در كتاب درسی صفحه 46 (همان) اشاره شده است كه: «از دید افلاطون، همه تصورات كلی از قبیل عدالت، زیبایی، نیكی و... دارای مرجع حقیقی هستند كه آنها را باید در عالم مُثُل سراغ گرفت.» دقت كنید كه كتاب درسی واژه حقیقت را به كار میبرد نه واقعیت را! دقت بر مفاهیم مورد نظر اساس درك دیدگاه افلاطون در زمینه عالم مُثل است. مفروض دانستن اینكه افلاطون معتقد است كه مفاهیم كلی، امری واقعی هستند نشاندهنده این است كه دیدگاه افلاطون را درك نكردهایم. به هر حال اگر در مورد افلاطون مطالبی غیر از آنچه در كتاب درسی آمده است، نخوانده باشیم بر اساس مطالب كتاب درسی گزینه یك پاسخ سوال نخواهد بود و این سوال، پاسخ درستی ندارد.
یك سوال دیگر:
248- درباره گفتوگوهای سقراطی، كدام عبارت درست نیست؟
1- با تكیه به دانستههای مخاطب آغاز میشد.
2- میآموخت كه چگونه میتوان درست اندیشید.
3- عمق نادانی مخاطب را به او نشان میداد.
4- تعریف ثابت اشیا را به مخاطب میآموخت.
پاسخ این سوال، در كلید اولیه سازمان سنجش، گزینه چهار اعلام شده است. گزینه چهار را آنالیز میكنیم: آیا سقراط در مورد «تعریف» سخن نگفته است كه به استناد كتاب درسی در صفحه 37 فلسفه سال سوم چاپ 91، میخوانیم: «سقراط در بحثهای فلسفی خود میكوشید تا از امور گوناگون تعریف ثابت و درستی به دست دهد.» پس در مورد تعریف سخن گفته است. آیا در مورد تعریف «ثابت» اشیا سخن نگفته است كه در همان متن فوق میبینیم كه در مورد تعریف «ثابت» سخن گفته است. آیا آن را به مخاطب خود نیاموخته است؟ در كتاب درسی در همان صفحه این متن را میخوانیم: «در آثار سقراط كه به قلم افلاطون نگاشته شده با بحثهای شیرینی مواجه میشویم كه در آنها سقراط سعی میكند تا اموری مانند، شجاعت، عدالت، دوستی، فضیلت، زیبایی و... بپردازد.» پس سقراط اموری مانند آنچه در بالا گفتیم را تعریف كرده است. آیا این جمله میخواهد بگوید كه سقراط این موضوع را به مخاطب یاد داد كه اشیا تعریف ثابت دارند نه اینكه اشیا را تعریف كند؟ بله! حتما سقراط قصدش همین بود كه بگوید اشیا دارای تعاریف ثابتی هستند و برای این كار نیز در مكالمات خود به قلم افلاطون همین موضوع را با مثالهای مختلف نشان داده است.
واقعیت این است كه این گزینه اگر میخواست «درباره گفتوگوهای سقراطی» كه در صورت سوال آمده است، صدق كند باید گفته میشد كه «تعریف ثابت داشتن اشیا را به مخاطب میآموخت» یعنی یك كلمه باید اضافه میكرد و چون این كلمه اضافه نشده است پس این گزینه اشاره به صورت سوال ندارد و جواب سازمان سنجش نیز درست است. پس چرا این سوال خوب را به عنوان یك مثال دیگر بررسی كردهام؟ به این دلیل كه بگویم كه اكثر سوالهای دروس اختصاصی كنكور علوم انسانی سال 93، بسیار خوب طراحی شدهاند به جز تعداد معدودی كه در این نوشتار بخشی از آن آمده است. سالهاست كه سازمان سنجش، نگاهبان خوبی برای دانش است. این جمله هم معنای مثبت دارد و هم معنای انتقادی. در معنای مثبت آن، سازمان سنجش نشان داده است كه در طراحی سوالهای كنكور انرژی و دقت علمی به كار میبرد و در معنای انتقادی به این معناست كه سازمان سنجش، بسیاری از دادههایی را كه میتواند به جامعه دبیران، مشاوران و دانشآموزان ارائه كند تا در رشد سطح دانش مفید واقع شود، با امساك ارائه میكند.
دانش را در نزد خود محفوظ دانستن خلاف روحیه علمی است. سازمان سنجش بعد از اینكه كلید اولیه را ارائه میكند دیگر پاسخگو نیست. اعلام نمیكند كه كدام سوالها در بررسی مجدد، رفع ایراد شدهاند و كدام سوالها همچنان كلید قبلی را تایید میكنند. تغییراتی كه در كلید سوالها احتمالا انجام میشود، اعلام نمیشود و جامعه علمی از دیدگاه این سازمان محترم اطلاع پیدا نمیكند و هیچوقت نمیفهمد كه منظور اصلی طراحان سوال از سوالهای مطروحه چه بوده است و باز تكرار میكنیم كه این نگرش، مخالف روحیه علمی است. موضوع دیگر اینكه سازمان سنجش در برخی موارد عاملی برای سنجش یادگرفتههای دانشآموزان در دوره دبیرستان نیست، بلكه به طور ضمنی انتظار دارد كه دانشآموزان دارای تواناییهای بیشتری از آنچه در مدرسه یاد گرفتهاند، داشته باشند. (جهت یادآوری ابتدای این نوشتار را در مورد زمان پاسخگویی به سوالهای اقتصاد مطالعه فرمایید)
موضوع بعدی اینكه سازمان سنجش با طراحی سوالهای مفهومی دانش یادداده شده توسط سیستم آموزشی آموزش و پرورش را به چالش میكشد بیآنكه در این راستا، قدمی برای حل بردارد. انگاری رویكرد سازمان سنجش، رویكردی فرامدرسهیی است. از سازمانی با آن همه توانایی انتظار میرود، نگرش خود را از سوالهای مفهومی برای مدیران ارشد آموزش و پرورش طرح كند تا آنان نیز به كمك سرگروههای آموزشی در مناطق مختلف آموزش و پرورش به دبیران، طراحی سوالهای مفهومی را آموزش دهند یا اینكه حداقل جزواتی منتشر كند و این موضوع را به تشریح و با مثالهای مختلف بیان كند. چراكه بیان این موضوع كه «سوالهای امسال مفهومی هستند» یك جمله خبری مفهوم نیست. تعریف سوال مفهومی چیست؟ و نقطه مقابل سوال مفهومی كدام است؟ این سوالها، پاسخهای دقیقی طلب میكنند. جایگاه مهم سازمان سنجش در حلقه میان آموزش دبیرستانی و آموزش دانشگاهی این وظیفه را بر دوش این سازمان سنگینتر میكند و امیدواریم در این راستا قدمهای مهمی برداشته شود و در پایان با اشاره به اینكه امیدواریم تحلیلهای آماری (نه ارائه دادههای آماری) در زمینه پاسخگویی دانشآموزان به سوالهای كنكور، با سرعت بیشتری در اختیار علاقهمندان و پژوهندگان قرار داده شود.